بهترین نرخ ارز دیجیتال
At Davos, Crypto Pushes Case for Decentralized AI
اخبار رمزارزها
مشروح:
لیست شرکتهایی که در رقابت تسلیحاتی برای هوش مصنوعی مولد پیشرو هستند، همه آنچه را که باید در مورد خطرات ناشی از تمرکز قدرت در این فناوری با آنها بدانید و اینکه چگونه مدل مدیریت داده غیرمتمرکز زنجیره بلاک میتواند به کاهش آنها کمک کند، به شما میگوید.
پنج عضو برجسته سازمان شرکتی که اکنون در هوش مصنوعی شرکت میکنند، نامهای آشنا هستند: مایکروسافت، آلفابت، آمازون، اپل و متا. آنها همان پلتفرم های اینترنتی هستند که در دو دهه گذشته بر Web2 تسلط داشته اند. بین آنها، این پنج بازیکن میلیاردها دلار در فناوری سرمایه گذاری می کنند، هم از طریق سهام عظیم در استارتاپ هایی مانند Open AI و Anthropic و هم با پروژه های داخلی خود.
شما در حال خواندن Money Reimagined هستید، نگاهی هفتگی به فن آوری رویدادها و روندهای اقتصادی و اجتماعی که رابطه ما با پول را بازتعریف می کنند و سیستم مالی جهانی را متحول می کنند. برای دریافت خبرنامه کامل اینجا
تصادفی نیست، این شرکتها در رتبهبندی کلی ارزش بازار شرکتها پنج جایگاه از هفت جایگاه برتر را به خود اختصاص دادهاند. مجموع ارزش بازار آنها فقط 10 تریلیون دلار است. انویدیا رتبه ششم را اضافه کنید، که کارتهای گرافیک آن به شدت توسط همین پنج نفر خریداری میشوند تا ظرفیت محاسباتی برای توسعه مدلهای زبان بزرگ هوش مصنوعی (LLM) ایجاد شود، و به بیش از یک چهارم کل ارزش بازار S&P 500 میرسید.
مناسب است که تنها شرکت با اندازه قابل مقایسه در سراسر جهان، شرکت نفت دولتی عربستان سعودی آرامکو رتبه سوم است. از این گذشته، عنصری که تسلط غولهای اینترنتی را توضیح میدهد - دادهها - اغلب به عنوان «نفت جدید» توصیف میشود.
موقعیتهای قطبی که این شرکتها دارند ناشی از حجم عظیمی از دادههای دیجیتالی است که در مورد ما دارند، انسانهایی که LLMها بر اساس انتخابهای زبانی و الگوهای رفتاری آنها آموزش دیدهاند. موتورهای جستجو، رسانه های اجتماعی، مرورگرها، سیستم عامل ها و خدمات رایانش ابری پنج بزرگ، زتابایت و زتابایت از این داده ها را در مورد فعالیت آنلاین ما و روابط اجتماعی که نشان می دهد استخراج کردند. ما معدنی بودیم که آنها این کالای دیجیتال جدید را از آنجا استخراج کردند.
این شرکتها با انگیزه انجام این کار توسط مدل کسبوکار سرمایهداری نظارتی غالب در اقتصاد اینترنتی، سپس از آن کالا برای ایجاد ماشینهای (الگوریتمهای) جدید استفاده کردند تا غدد آدرنال ما را هدف قرار دهند و با ضربههای مداوم دوپامین. ، به طور مخفیانه ما را به انجام اقداماتی در راستای منافع تجاری آنها هدایت می کنند. با گذشت زمان، آنها مرتباً مجموعهای از ابزارهای دستکاری انسانی را تنظیم کردند تا ما را بیپایان با پلتفرمهایشان درگیر نگه دارند، به گونهای که تبلیغکنندگان، توسعهدهندگان اپلیکیشنها و بخشهای فناوری اطلاعات شرکتها را مجبور به پرداخت هزینه خدماتشان کرد. (شش سال پیش، اولین رئیس فیس بوک، شان پارکر، اجازه داد که این یک طرح عمدی با هدف "سوء استفاده از آسیب پذیری در روانشناسی انسان بود.")
این اعداد ارزش بازار نشان میدهد که این مدل به طور چشمگیری در خدمت منافع سهامداران پلتفرمها بوده است. اما اکنون شواهد غیرقابل انکاری وجود دارد که نشان می دهد به شدت با جامعه در کل ناسازگار بوده است.
با افزایش حدود 50 درصدی خودکشی نوجوانان از سال 2008، U.S. جراح عمومی در مورد تهدید سلامت روانی جوانان از قرار گرفتن در معرض قلدری آنلاین و سایر اشکال رفتار سمی هشدار داده است. در همین حال، با توجه به اینکه تقریباً هر موضوع بحث برانگیزی در حال حاضر در رگبار سوء استفاده بین گروههای منافع متخاصم قرار دارد، ما به سختی میتوانیم حقایق را به دست آوریم و در نتیجه، حل مسائل فوری مانند تغییرات آب و هوا و درگیری غزه را دشوار مییابیم. به طور گسترده تر، همانطور که فرانک مک کورت و من در کتاب آینده خود، بزرگترین مبارزه ما بحث می کنیم، اقتصاد اینترنتی به شکلی که در حال حاضر ساختار یافته است مسئول کاهش عمده سلامت دموکراسی ما است. .
چرا باید همین مدل مخرب و انحصاری را به عصر هوش مصنوعی منتقل کنیم، زمانی که الگوریتمهای مبتنی بر داده تأثیر بیشتری بر زندگی ما خواهند داشت؟ چرا به صاحبان شرکت متمرکز زیرساخت هوش مصنوعی اجازه کنترل مطلق بر تمام اطلاعات حیاتی مربوط به ماهیت ما به عنوان انسان را می دهیم؟
البته، پلتفرمها برای دفاع از آنچه به عنوان حق خود برای بهرهبرداری از دادههای شان توصیف میکنند، مبارزه خواهند کرد. اما ما به نقطه ای رسیده ایم که باید آن را به عنوان دادهمان تشخیص دهیم. انحصار این اطلاعات حساس به انسان و دستکاری مخفیانه توسط شرکت هایی که قبلاً توانایی آسیب رساندن به ما را نشان داده اند بسیار خطرناک است.
اینکه چگونه میتوانیم به مدلی برسیم که در آن دادهها و محتوا در لبههای شبکه به جای مرکز کنترل میشوند، برای مقالهای متفاوت است (شاید نزدیکتر به انتشار کتاب بنویسم). فقط بدانید که تغییراتی در مدل های مدیریت داده در راه است، به هر طریقی. با شکایت نیویورک تایمز از Open AI تحت حمایت مایکروسافت به دلیل استفاده از مقالات روزنامه در مدل خود، می توان انتظار داشت که بسیاری از مؤسسات کنترل کننده محتوای دیجیتال شروع به جلوگیری از هرگونه مطلب جدید از شرکت های هوش مصنوعی کنند.< /p>
این مسیری را به سمت مدلهای هوش مصنوعی باز میکند که روی یک سیستم غیرمتمرکز اجرا میشوند که در آن دادههای آموزشی تنها در صورت رضایت صاحبان آن استفاده میشود. برای این منظور، به نوعی از رویکردهای ردیابی غیرمتمرکز نیاز داریم که بلاک چین میتواند آن را فعال کند، هم برای اطمینان دادن به مالکان رضایتدهنده مبنی بر استفاده از دادهها و محتوای آنها همانطور که توضیح داده شد و هم برای اطمینان از اینکه اطلاعات حیاتی تحت تأثیر هوش مصنوعی قرار نمیگیرد. ترفندهای جعلی ما به یک سیستم راستیآزمایی نیاز داریم که در آن مردم بتوانند به پروتکل منبع باز و مقاوم در برابر سانسور اعتماد کنند تا به وعدههای Big Tech مبنی بر اینکه «کار درست را انجام خواهند داد».
پس جای تعجب نیست که یکی از موضوعات مورد بحث در میان افراد رمزنگاری در مجمع جهانی اقتصاد در داووس هفته گذشته - که بیشتر آنها در خارج از دیوارهای امنیتی کنگره WEF بهجای آنها آشفته بودند - تقاطع هوش مصنوعی و بلاک چین آنها با پیشرفتهای جدیدی مانند سیستم اعتبارسنجی دادههای هدرا مقاوم شده رونمایی شده توسط جاناتان دوتان از آزمایشگاه استارلینگ و پروژه محاسباتی غیرمتمرکز معروف به MorpheusAI به رهبری Erik Voorhees انرژی گرفتند. و دیوید جانستون.
این بحثها بیشتر از سایر برنامههای هوش مصنوعی در طول داووس حذف شد، جایی که بسیاری از شرکتهای جهانی راهحلهایی را برای نجات بشریت از دست ماشینها تبلیغ کردند. (به عنوان مثال، خدمات مشاوره تاتا، تابلوی بزرگی را نصب کرد که نشان می داد "آینده هوش مصنوعی است. آینده انسانیت است.") این حیف است، زیرا اکنون یک موضوع فوری است که جریان اصلی وجود دارد. به غیرمتمرکزها در جامعه بلاک چین گوش دهید.
متن اصلی خبر : CoinDesk•4 hours ago