بهترین نرخ ارز دیجیتال
From homeless to making his first million: How the 25-year-old CEO of an NFT collection launched a toy line at Walmart
اخبار رمزارزها
مشروح:
به «چگونه اولین میلیونم را به دست آوردم» خوش آمدید، جدیدترین سریال فورچون که در آن با قدرتمندترین افراد امروزی درباره نحوه جمع آوری ثروتشان مصاحبه می کنیم. شما از بنیانگذاران، کارآفرینان، سرمایه گذاران و خلاقان در سراسر جهان در مورد چگونگی پیوستن آنها به این باشگاه هفت رقمی، کارهای متفاوت آنها و بهترین توصیه آنها برای ایجاد ثروت خواهید شنید.
سن: 25
برترین های شغلی : جک از همه مشاغل در Ring، بنیانگذار یک تجارت دراپ کشتی فروش زنجیره های طلای تقلبی، مدیر عامل شرکت Gel Blasters، مدیر عامل Pudgy Penguins
دارایی خالص تقریبی: 100 میلیون دلار
سن در اولین میلیون: 18
بدهی قبلی: 0$
اینکه آیا میتوانید بهطور کامل آنچه را که لوکا نتز 25 ساله انجام میدهد درک کنید یا نه، یک واقعیت غیرقابل چشم پوشی وجود دارد: او میلیونها نفر از فروش NFT با شبیه موجودات چاق قطب جنوب به دست آورده است.
Netz مدیر عامل Pudgy Penguins است، یک مجموعه NFT که در بلاک چین اتریوم وجود دارد. این برند در جولای 2021 راه اندازی شد و اولین دسته از "شخصیت ها" آن در کمتر از 20 دقیقه فروخته شد. نتز کمتر از یک سال بعد این شرکت را خریداری کرد و امروز ارزش بازار Pudgy Penguins نزدیک به 100 میلیون دلار است. او اخیراً اسباببازیهای پنگوئن Pudgy را راهاندازی کرد که در Walmart به فروش میرسد.
Netz، یک کارآفرین سریالی و ترک تحصیل در کلاس دهم، قویاً به قدرت NFTها برای ابداع کامل هر زنجیره تجارت و خط کسب و کار اعتقاد دارد. او بهFortune گفت که هنوز میزان کامل قدرت آنها مشخص نشده است، اما مشتاق است در طبقه همکف باشد و صحنه جدید را تماشا کند.
از فروش ساندویچ های برگر کینگ از کوله پشتی خود در دوران راهنمایی، بسته بندی جعبه ها در تولید کننده امنیت خانه Ring، تا فروش زنجیرهای طلای تقلبی در Shopify (که او را اولین 1 میلیون دلاری او کرد)، نتز - که بی خانمان بزرگ شد - hasn استراحت نکرد حتی امروز، او با کار کردن 6 روز 12 ساعته در هفته، بدون تعطیلات، از کلیشه تنبلی Gen Z کنار میزند. همه اینها او را به یک مولتی میلیونر تبدیل کرده است. نتز دارایی خالص روی کاغذ او را 100 میلیون دلار تخمین می زند.
او با Fortune در مورد فروش اولین شرکت خود به قیمت 8 میلیون دلار، بزرگترین اشتباه ولخرجی خود، اینکه چرا فکر میکند وعدههای غذایی رستوران هدر دادن پول است، و آنچه میتوانید از سفر او بیاموزید صحبت کرد. p>
شما در لس آنجلس در فقر بزرگ شدید. میتوانید کمی در مورد آن تجربه و اینکه چگونه امروز شما را شکل داده است، بگویید؟
آسان نبود. ما در حال پریدن بودیم، خانه به خانه، اتاق خواب مهمان و اتاق خواب وگاس و کاناپه به کاناپه. این به من دیدگاه های متفاوتی داد. من فکر می کنم سختی های شما بزرگترین قدرت شماست، نه بزرگترین ضعف شما. من در شرایطی ناگوار به عنوان بزرگترین ابرقدرت خود بزرگ شدم.
پریدن از خانه ای به خانه دیگر چگونه بود؟
حدود 10 سال بی خانمان بودیم. ما در سراسر جهان زندگی می کردیم، از آفریقای جنوبی گرفته تا پاریس، لندن، نیویورک تا لس آنجلس. تا زمانی که مادرم می توانست آن را جمع آوری کند، این کار را انجام دادیم. بالاخره توانست شغلی پیدا کند. به عنوان یک مهاجر غیرقانونی [از فرانسه] در آن زمان، قطعا انجام آن بسیار دشوار بود. وقتی حدوداً 12 ساله بودم، سرانجام در مرکز شهر لس آنجلس مستقر شدیم.
چگونه تربیت شما دیدگاه شما را در مورد پول شکل داد؟
بزرگ شدن فقیر به من درکی از ارزش یک دلار داد. این چیزی است که من هرگز مسیر آن را گم نکرده ام. من میدانم که درآمد ۱ دلاری، خرج کردن ۱ دلار چیست. و من تفاوت بین داشتن 1000 دلار و نداشتن آن را درک می کنم.
آیا تا به حال به عنوان یک کودک جوان یا نوجوان کار کرده اید؟
وقتی در مدرسه راهنمایی بودم، شروع به فروش ساندویچ مرغ از برگر کینگ از کوله پشتی ام کردم. از حصار می پریدم، به برگر کینگ می رفتم و چند ساندویچ مرغ به قیمت 2 دلار می گرفتم و آنها را در مدرسه به قیمت 5 دلار می فروختم. من همچنین این کار را با سودا و کرم های صمغی انجام دادم.
من سال دوم دبیرستان را ترک کردم [ویرایش. توجه: نتز خارج از مدرسه از طریق آزمون مهارت دبیرستان کالیفرنیا، که در سال 2023 متوقف شد، آزمایش شد]. من اولین کارم را در یک استارتاپ فناوری به نام Ring پیدا کردم. من یکی از اولین کارمندان آنها بودم. من این کار را با چاپ 100 رزومه و بالا و پایین رفتن ردیف فناوری در سانتا مونیکا و توزیع آنها انجام دادم.
میتوانید کمی بیشتر در مورد زمان خود در Ring به ما بگویید؟
من کار بسته بندی جعبه ها و انجام اولین سفارشات آنلاین آنها را داشتم. من یک مهندس یا مدیر سطح C نبودم - احتمالاً پایین ترین موقعیتی را داشتم که می توانستید کسب کنید. اما از این فرصت سپاسگزار و سپاسگزارم زیرا توانستم به نوعی کار کنم و نقش بزرگتری در شرکت به دست بیاورم.
شما ۱۶ ساله بودید که در رینگ کار میکردید، اما در ۱۸ سالگی به یک میلیونر خودساخته تبدیل شدید. بین این دو سال، اولین میلیون دلار خود را چگونه به دست آوردید؟
من در Ring کار میکردم، گوش میدادم و آموزشهایم را از طریق ویدیوها و مربیان YouTube دریافت میکردم. این در نهایت باعث شد تا من از فروش آنلاین کالاها از طریق Shopify و تجارت الکترونیک پایین بیایم. این به من فرصتی منحصربفرد داد تا از طاقچه ای استفاده کنم که در آن زمان استفاده نشده بود، که جواهرات مردانه بود. پستی در اینستاگرام پیدا کردم که در آن ذکر شده بود که هیپ هاپ سریعترین ژانر موسیقی در حال رشد است. و هیپ هاپ سبک بسیار منحصر به فردی دارد. بنابراین با خودم فکر کردم، چگونه بچه ها می توانند شبیه خواننده های رپ مورد علاقه خود باشند؟ بهترین پاسخی که گرفتم این بود که یک زنجیر طلا بگیرم.
برخی از این رپرها زنجیر طلایی داشتند که دهها هزار یا صدها هزار یا در برخی موارد میلیون ها دلار قیمت داشتند. در آن صورت، میتوانید الماسهای زیرکونیایی مکعبی و جواهراتی با روکش طلا که ظاهر و احساسی مشابه دارند را به قیمت 200 دلار بفروشید. اساسا، من یک تامین کننده برای این زنجیره های طلا پیدا کردم و شروع کردم به تماس با صفحه های طرفداران رپرهایی که می دانستم می خواهم محصولاتم را تبلیغ کنم، اما نمی توانستم هزینه کنم.
بنابراین من به صفحه طرفداران کندریک لامار با 100000 فالوور در اینستاگرام رفتم. به جای پرداخت یک میلیون دلار به کندریک لامار برای تبلیغ زنجیره هایم، 50 تا 100 دلار به فن پیج های او پرداخت می کردم. و هر بار که به آنها پول می دادم، و آنها تبلیغ من را پست می کردند، ما هر بار 1000 تا 2000 تا 5000 دلار پس می گرفتیم. زمانی که آن کد را شکستم، کسب و کار را به شدت افزایش دادم. در عرض نه ماه پس از راهاندازی شرکت، اولین میلیون خود را به دست آوردم.
در آن نه ماه اول چند زنجیره فروختید؟
نمیدانم، اما تا زمانی که کسبوکار را فروختم، بیش از 300000 زنجیره جداگانه فروخته بودیم. هیچ چیز سفارشی نبود. ما اساساً زنجیر طلا می گرفتیم که اگر طلای جامد بود، 5000 دلار برای شما هزینه داشت. ما نسخههای روکش طلا را میگرفتیم و به قیمت 120 دلار میفروشیم.
شرکت را به چه قیمت فروختید؟
8 میلیون دلار.
اولین 1 میلیون دلار خود را چگونه خرج کردید؟
تا زمانی که در صحنه اجتماعی لس آنجلس قرار گرفتم، با 1 میلیون دلار اولم بسیار مقتصد بودم. من با چند چهره بسیار برجسته بودم و احساس میکردم واقعاً کنار گذاشته شدهام چون دیکی و تیشرت گیلدان میپوشیدم. خیلی وقت بود که من مثل یک گل دیواری بودم که تصمیم گرفتم مقداری از پول را خرج کنم. اما من هرگز از سوراخ خرگوش که دیگران انجام دادند پایین نرفتم، جایی که آنها تمام پولی را که به دست آوردند منفجر کردند.
اولین چیزی که [با 1 میلیون دلار اولم] خریدم در واقع خانه ای برای خودم بود. 19 ساله بودم و اولین خانه میلیون دلاری ام را خریدم. احتمالاً دومین چیزی که خریدم یک BMW M4 2019 بود که در آن زمان ماشین مورد علاقه من بود. و سپس چند کفش ورزشی، چند ساعت و چند لباس زیبا خریدم، اما زیاده روی نکردم. بی ام و به جای فراری و به جای Louis Vuitton، تئوری.
آیا تا به حال بدهی داشته اید؟
من هرگز به غیر از بدهی اجتماعی که فکر میکردم به مادرم بدهکارم، هیچ بدهی دیگری نداشتم و وقتی خانهمان را خریدم، این بدهی جبران شد.
کل ارزش خالص امروز شما چقدر است؟
روی کاغذ، احتمالاً 100 میلیون دلار یا بیشتر است. بدیهی است که با آنچه در بانک وجود دارد متفاوت است. اما مجموع دارایی خالص من روی کاغذ به 100 میلیون دلار می رسد.
Pudgy Penguins یک مجموعه NFT است که تجربیات انحصاری و فرصت های مجوز IP را به اعضا ارائه می دهد. چگونه آن را برای کسی که با Web3 ناآشنا است توضیح می دهید؟
Pudgy Penguins یک پروژه NFT بود که در تابستان 2021 طوفان جهان را به خود اختصاص داد. این پروژه در نیویورک تایمز چاپ شد، در تمام ایستگاه های جدید وجود داشت. این توسط افراد 18 و 19 ساله در زیرزمین خوابگاه کالج آنها ساخته شده است. آنها قادر به ایجاد کسب و کار نبودند، اما همه فرهنگ، تمام دانش و تمام جامعه ای را داشتند که برای سوق دادن چنین کسب و کاری به سمت موفقیت لازم است.
در نهایت، چیزی که کمر شتر را شکست، ناامیدی من از توانایی آنها در ساختن بود. این باعث شد که کسب و کار را به قیمت 2.5 میلیارد دلار بخرم.
Pudgy Penguins برند شخصیت برتر بعدی در جهان است. از طریق محتوا و محصولاتی که باعث می شود آنها احساس مشارکت کنند، ده ها میلیون نفر را تحت تاثیر قرار خواهد داد. و این دوره جدیدی از توزیع IP است، جایی که برندها بر اساس برند و مصرف کننده بنا می شوند. دوران جدید ساخت برند، به نظر من، حول محور برندها و شرکت کنندگان خواهد بود. ساختن پنگوئنهای تپهای کار جالبی بوده است، اما فکر میکنم هدف بزرگتری را حل میکند، یعنی اختراع مجدد کسب و کار IP.
به معنای نگه داشتن Pudgy Penguins به عنوان پنگوئن برای این برند چیست؟
هدف پنگوئن پودگی ایجاد احساس خوب در مردم است. دوست بودن در دنیایی که دوستان در حال کاهش هستند وجود دارد. و در نهایت، کل فرآیند فکری ما در پشت ساخت برند و ساختن شخصیت این است: چگونه این شخصیت آشنا، غیر ترسناک و غیر تابو را خلق کنیم که مردم بتوانند عاشق آن شوند و در نهایت تا آخر عمر عاشقش شوند؟< /p>
شما اخیراً اسباببازیهای پنگوئن Pudgy را راهاندازی کردهاید که در Walmart به فروش میرسد. آیا می دانید چه کسی آنها را خریداری می کند؟
جمعیت فعلی ما برای اسباببازیهای Pudgy، افراد 16 تا 24 ساله، اعم از زن و مرد است. آنها تامین کنندگان فرهنگ هستند، و آنها کسانی هستند که ما در طول این مدت از طریق استراتژی محتوای خود هدف قرار داده ایم. بدیهی است که ما از همه طرف طیف، از زنان 60 ساله گرفته تا بچه های 5 و 10 ساله داریم.
برخی از پروژه هایی که قبل از راه اندازی Pudgy Penguins روی آنها کار می کردید چه بود؟
من مدیر اجرایی ژل بلستر بودم، که سریعترین شرکت اسباببازی در آمریکای شمالی در حال رشد است. آن Orbeez کوچک آبی که می بینید در سراسر Tiktok و Instagram عکس می گیرند؟ آن من و خدمه بودیم.
چگونه توانستید نقش CMO را بدست آورید؟
ما [ed. توجه: نتز و شریک سرمایهگذاریاش] در واقع به بزرگترین سرمایهگذار ژل بلستر در آن زمان تبدیل شدند. ما نه تنها می خواستیم یک قطعه عظیم از ژل بلستر داشته باشیم، بلکه به چشم انداز خود برای رساندن آن به توده ها ایمان داشتیم. این پول نه تنها برای تسریع استراتژی بازاریابی، بلکه برای این بود که به بنیانگذار موجود بگوییم که ما در مورد کاری که میخواهیم اینجا انجام دهیم جدی هستیم - مایلیم پول خود را در جایی بگذاریم.
شما 25 سال دارید. این برای کسی که فقط 25 سال دارد بسیار چشمگیر است. با توجه به اینکه هنوز در ابتدای کار خود هستید، با چالشهایی مواجه شدهاید؟
وقتی به آنچه برای یک کارآفرین موفق نیاز است نگاه می کنید، با انعطاف پذیری و توانایی شما برای پشتکار در مشکلات شروع می شود. افرادی که شکست میخورند در مقابل افرادی که موفق میشوند، کسانی هستند که ادامه میدهند و تسلیم نمیشوند، در مقابل کسانی که حتی تلاش نمیکنند یا وقتی شرایط سخت میشود تسلیم نمیشوند.
در چشمانداز دائماً در حال تغییر امروزی، مشکلات زیادی وجود دارد، خواه از طریق کانالهای بازاریابی، مدیران تبلیغات یا مشکلات زنجیره تامین باشد. اما من فکر می کنم در نهایت، این مسئولیت شما به عنوان یک رهبر و به عنوان یک بنیانگذار است که تمام این مشکلات را حل کنید.
آیا فکر میکنید این قدر در اوایل کارتان به شما کمک کرده تا به موفقیتی دست پیدا کنید که شاید اگر بعداً در حرفهتان بودید نمیکردید؟
یکی از چیزهای مهم در مورد یک کارآفرین جوان، توانایی شما در محور قرار دادن و انگشت گذاشتن بر نبض فرهنگ و آنچه که کار می کند است. در عصر امروز، فرهنگ بر اساس رسانه های اجتماعی ساخته شده است. مزیت کلیدی من، در مقابل شاید نسل قدیمی تر، این است که نبض من روی ویروسی است. این به من توانایی پاسخگویی به تقاضا و پاسخگویی به مصرف کنندگان را در جایی که هستند می دهد. من فکر می کنم بسیاری از کارآفرینان مسن تر در راه خود گیر کرده اند، و در عصری که فناوری آینده زندگی ما را اداره می کند، شما باید بتوانید با آن آینده حرکت کنید. جوان بودن این مزیت را به شما می دهد.
در مورد فناوری، هر روز چیز جدیدی در رسانه های اجتماعی ظاهر می شود. یکی از بزرگترین چالشهایی که هنگام تلاش برای عبور از همه این روندها با آن مواجه شدید چیست؟
در دنیایی که هر روز یک هویج آویزان درخشان جلوی صورت شماست، واقعاً مهم است که به ستاره شمالی خود پایبند باشید. موفقیت واقعی ناشی از ارزش سازمانی است که میتوانید حول کسب و کار خود ایجاد کنید و به دنبال آخرین روند نباشید.
اکنون، مهم است که اگر روندی را میبینید، و میتوانید آن را به نفع خود برای رشد کسبوکارتان و رشد ستاره شمالی به کار ببرید، آن را انجام دهید. اما مهم است که از آن ستاره شمالی دور نشوید و از این روند پیروی نکنید.
این یک دیدگاه عالی است. آیا همیشه می دانستید که می خواهید کارآفرین شوید؟
از روز اول. من برای پیروی از قوانین مشکل داشتم - می خواستم خودم را بسازم. میخواستم رهبری تیم را بر عهده بگیرم. تقریباً از جوانی می دانستم که این سرنوشت من است. نمیدانستم چگونه میخواهم به آنجا برسم، اما میدانستم که باید خودم را برای آن لحظه آماده کنم.
بهترین توصیه من که می توانم به کارآفرینان جوان داشته باشم این است که همه در مقطعی از زندگی فرصتی برای تغییر زندگی خود پیدا کنند. من فکر می کنم تفاوت بین کسانی که می توانند تسلیم شوند و از این فرصت استفاده کنند، کسانی هستند که خود را آماده کرده اند.
میانگین روز شما چگونه است؟
روزانه من یک دوی سرعت 12 ساعته از ساعت 8 صبح تا 8 بعد از ظهر، شش روز در هفته است. این کاری است که من در 18 ماه گذشته انجام داده ام. من روزم را با قدم زدن با سگهایم شروع میکنم، سپس جلسات را از ساعت نه تا دوازده برگزار میکنم، سپس یک استراحت 30 دقیقهای برای ناهار دارم، زیرا قرار دادن آن چیزها در تقویم بسیار مهم است. اگر نه، هرگز نمی توانم غذا بخورم. و سپس از ساعت 12:30 تا حدود هشت، جلساتی را برگزار می کنم، با تیم صحبت می کنم. و از شش تا هشت، مطمئن می شوم که زمان شخصی خود را به دست می آورم، چیزی که آن را زمان تفکر انتقادی می نامم. واقعاً مهم است که حداقل دو تا سه ساعت در روز را مسدود کنید تا بتوانید به طور انتقادی فکر کنید و روی کسب و کار کار کنید، نه در کسب و کار.
آیا زمانی را برای تعادل کار و زندگی به خود میدهید؟
من در واقع در این موضع کمی تهاجمی هستم. من به تعادل بین کار و زندگی اعتقاد زیادی ندارم، یا حداقل مدت زیادی است که چنین نبوده ام. هر چه بزرگتر می شوم اهمیت آن را بیشتر و بیشتر می بینم. تعادل من این است: من یک شنبه دارم، زمانی که هیچ کس نمی تواند با من تماس بگیرد و هیچ کس نمی تواند مرا اذیت کند. و من می توانم تا زمانی که بخواهم بخوابم و هر شنبه دقیقاً همان کاری را که می خواهم انجام می دهم. اما یکشنبه تا شنبه، من هر روز کار می کنم.
در مورد تعطیلات یا تعطیلات چطور؟
دیگر تعطیلات برای من وجود ندارد. من دیگه مرخصی نمیگیرم من برای کسب و کار زیاد سفر می کنم، بنابراین سعی می کنم از این سفرها لذت ببرم. اما به زودی در ماه دسامبر، اولین تعطیلات خود را در دو سال گذشته خواهم گرفت.
آیا یک مدیر دارایی استخدام کردهاید یا خودتان همه حسابهایتان را نگهداری میکنید؟
این یکی از چیزهایی است که دست کم گرفته شده است. بسیاری از کارآفرینان فکر می کنند که می توانند همه چیز را خودشان مدیریت کنند، اما من به داشتن تیمی که می داند بهترین کار را انجام دهد بسیار معتقدم. من یک دستیار اجرایی، یک حسابدار و یک مدیر دارایی دارم. من یک بانکدار شخصی دارم و صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر خود را دارم که توسط تیم خودش اداره می شود.
آیا چیزهایی وجود دارد که برای آن هزینه نمی کنید یا فکر می کنید هدر دادن پول است؟
شام های گران قیمت هدر دادن پول هستند. چون وقتی آن را بخورید، از بین می رود و دیگر چیزی برای لذت بردن وجود ندارد. من فکر می کنم غذای خوب مهم است، اما من به استیک های 1000 دلاری یا تکه های طلا روی استیک شما اعتقاد جدی ندارم.
من استیک بیش از 100 دلار دوست ندارم، اما غذاهای گران قیمت خواهم خورد. من مانند دیگران از خوردن وعده های غذایی گران قیمت لذت نمی برم.
از زمانی که میلیونر شدید، آیا خریدهای بزرگ یا پرهزینهای انجام دادهاید که پشیمان شوید؟
هیچ خریدی را ندارم که بیشتر از رولز رویس کولینانم پشیمان باشم، که به راحتی بدترین ماشینی است که تا به حال داشته ام. این یک ماشین عالی است. اما بزرگ و درهم است - من آن را دکل نفتی می نامم. هیچ گجت و عملکردی ندارد. خارج از فضای داخلی نارنجی زیبایی که دارم، هیچ هدفی ندارد.
بزرگترین توصیه شما برای افرادی که به دنبال جمع آوری ثروت هستند چیست؟
زندگی و سفر خود را با دیگران مقایسه نکنید. من فکر میکنم وقتی مردم ثروت به دست میآورند، میخواهند شبیه شخصی باشند که در شبکههای اجتماعی میبینند. به حقیقت خود اعتماد کنید به سفر خود اعتماد کنید کاری را انجام دهید که به نفع خود و خانواده و اطرافیانتان است. و سعی نکنید با جونزها همگام باشید. زندگی جونزها آنطور که شما فکر می کنید خوب نیست.
آیا برای افرادی که به دنبال سرمایه گذاری در NFT هستند توصیه ای دارید؟
آنچه را دوست دارید و به آن اعتقاد دارید بخرید. در نهایت، NFTها هویتها و جوامع دیجیتالی هستند و نسل بعدی برندها هستند. این مهم است که وقتی خود را با این هویت همسو میکنید و خود را با این جامعه هماهنگ میکنید، خود را با چیزی که واقعاً و واقعاً به آن باور دارید، هماهنگ میکنید.
به نظر شما NFTها در مقایسه با سایر اشکال ثروت چه قدرتی دارند؟
NFTها چندین بخش تجاری 100 میلیارد دلاری را مختل خواهند کرد که شامل بازیها و کلکسیونها و همچنین هنرهای زیبا میشود. اختلال NFT هنوز واقعاً دیده نشده است. در هسته خود، NFTها فقط ارزش پیشنهادی بهتری را برای کلکسیونرها به همراه دارند. هیچ اصطکاک در خرید و فروش وجود ندارد. هیچ مشکلی در مورد عدم اصالت وجود ندارد. هیچ جعل وجود ندارد، مشکلی در مورد کمیاب یا کمیت وجود ندارد. کاملا شفاف و روی زنجیر است. این مختل کننده نهایی برای همه و همه مجموعه ها خواهد بود.
چگونه افراد می توانند از NFT های خود محافظت کنند؟
یک رایانه جداگانه برای تجارت NFT و جمع آوری NFT راه اندازی کنید، و همه دارایی های ارزشمند خود را در دفتر کل دور از هر کسی [که] آن را از شما بگیرد، نگه دارید.
بهترین یا بدترین نصیحتی که تا به حال به شما داده شده چیست؟
بهترین نصیحتی که تا به حال به من داده شد این بود که به بدهی های پرمحتوای خود متعهد شوم. فکر میکردم بسیاری از کسبوکارها به موفقیت میرسند، و آنهایی که واقعاً به آنها اعتقاد داشتم، با اعتقاد بالا به آنها توجه نکردم و از آن پشیمانم. حالا وقتی به چیزی اعتقاد دارم، پولم را در دهانم می گذارم.
بدترین توصیه پولی که تا به حال دریافت کردم مدیریت سرمایه گذاری هایم بود. من در کارآفرینی خوب هستم، در ایجاد کسب و کار خوب هستم، در ساختن برند مهارت دارم. من همچنین نباید یک مدیر حرفه ای پول باشم و بازارهای پول را درک کنم.
فکر میکنید کارآفرینان جوان مشتاق چه چیزی میتوانند از سفر شما بیاموزند؟
برای اینکه هرگز تسلیم نشوید. من می دانم که آن را برای تلفن های موبایل واقعا ناخوشایند. هزاران بار تکرار شده است اما در پایان، تفاوت بین افرادی که موفق شدهاند و افرادی که موفق نشدهاند، افرادی است که دست از تلاش برنداشتهاند و افرادی که به راه خود ادامه دادهاند. بنابراین اولین و مهمترین توصیه من این است که ادامه دهید.
دومین کار من برای کارآفرینان جوان شروع زودهنگام است. هر چه زودتر شروع کنید، ریسک گریز کمتری خواهید داشت. من فکر میکنم درک آنچه با افزایش سن به وجود میآید این است که با بزرگتر شدن، چیزهای بیشتری وارد زندگیتان میشوند که به شما اجازه میدهند ریسک نکنید. و هر چه جوان تر باشید، فرصت بیشتری برای ریسک کردن و فراتر رفتن از تلاش کردن چیزی که معمولاً آن را امتحان نمی کنید، دارید. اگر خانواده یا افرادی داشتید که روی شما حساب میکردند تا هر ماه هزینهها را بپردازید، [کمتر ماجراجو هستید]. بنابراین اگر یک کارآفرین جوان هستید، یک مزیت بزرگ دارید. اکنون وقت شماست که به آن ضربه بزنید. و اگر به دلایلی موفق نشدید، سالهای زیادی برای انجام کاری متفاوت دارید.
بهترین راه برای یک کارآفرین جوان برای اینکه بفهمد چگونه واقعاً «کارآفرین» شود، چیست؟
همان روشی که من یاد گرفتم. محتوای زیادی در جهان وجود دارد. هضمش کن یاد بگیر سعی نکنید به این فکر کنید که چه کسی یک کارآفرین خوب است و از استاد محلی خود یاد نگیرید. من از افرادی یاد گرفتم که واقعاً این کار را انجام داده اند. من از استیو جابز یاد گرفتم، از بیل گیتس، از استیو بالمر یاد گرفتم، و همه محتوای آنها در یوتیوب وجود دارد تا شما هضم کنید و لذت ببرید. شما نیازی به یادگیری طرح های سریع پولدار شدن ندارید که افراد زیادی می فروشند. از افرادی که همه می شناسند یاد بگیرید. از شرکت هایی که چندین سال این کار را انجام داده اند بیاموزید. این محتوا در دسترس شما است.
آینده شما چیست؟
ماموریت خود را انجام می دهیم و ستاره شمالی خود را انجام می دهیم، یعنی ساختن آن برند شخصیت، که برند بزرگ بعدی است که همه خانواده ها در آمریکا و فراتر از آن می شناسند و دوست دارند. اگر بتوانیم این کار را انجام دهیم، من نه تنها شخصاً راضی خواهم شد، بلکه فکر میکنم کسبوکار به جایی خواهد رسید که میخواهم.
این داستان در ابتدا در Fortune.com نمایش داده شد
متن اصلی خبر : Fortune•19 hours ago