بهترین نرخ ارز دیجیتال
Crypto and the Real Meaning of 'Radicalism'
اخبار رمزارزها
مشروح:
من برای اولین بار به بیت کوین علاقه مند شدم، یک دهه پیش به لطف برخی از وابستگی های سیاسی شدیدتر آن. در پی بحران مالی جهانی در سال 2008، علاقه سرمایهگذاران به طلا بهویژه در میان بقاها و «آمادگان» افزایش یافت. این «اشکالهای طلا» اغلب بسیار آزادیخواهانه بودند (با اشارههایی به چیزی که ما اکنون راست افراطی مینامیم)، و از طریق صحبت با آنها بود که به طور جدی در مورد بیتکوین فکر کردم.
من با دیدگاه یک خارجی در مورد آرزوهای پول سخت و اخلاق رادیکال بازار آزاد این پذیرندگان اولیه بیت کوین آمدم. من شخصاً یک سوسیالیست دموکرات به سبک اروپایی خسته کننده بودم و هستم، با تعهد یک سایفرپانک به حریم خصوصی و چند قلوه همدردی آنارکو سندیکالیستی. اما این گسست سیاسی هرگز علاقه من به ارزهای دیجیتال را تحت تاثیر قرار نداده است. در واقع، حتی اگر من هرگز با نتیجه گیری های آنها موافق نبودم، به بسیاری از آزادیخواهان اصولگرا که در این فضا دخیل بودند احترام گذاشتم. (من برای راست افراطی اقتدارگرا، به ویژه در شکل زومر آشکارا دولت گرایانه آن، صبر کمتری دارم.)
با این حال، در چهار یا پنج سال گذشته، تفکر سیاسی در کریپتو گسترش چشمگیری داشته است. شاید مهمتر از همه، معماری قراردادهای هوشمند اتریوم موج عظیمی از مهندسان اقتصادی بالقوه را به خود جذب کرده است که بر حاکمیت فردی به سبک بیتکوین تمرکز نمیکنند، بلکه ساختارهای انگیزشی جدیدی که امیدوارند بتوانند جامعهای متعادلتر و سالمتر را تقویت کنند. دو مثال کلیدی عبارتند از تئوریهای «بازارهای رادیکال» گلن ویل، و گفتمان نوپای «اقتصاد احیاکننده» که توسط بنیانگذار گیتکوین کوین اووکی و دیگران رهبری میشود.
در همین زمینه بود که دو یا سه سال پیش یک حساب کاربری جدید توییتر که خود را "سوسیالیست بلاک چین" اعلام می کرد در رادار من ظاهر شد. یک پادکست همراه از چهرههای واقعاً متحولکنندهای مانند هنرمندان Rhea Myers، بنیانگذار Ethereum، Amir Taaki و Alexandra Elbakyan از Sci-hub استقبال کرد که سودمندی رمزنگاری را در پروژههای فعال متنوع خود دیدند. بلاک چین سوسیالیست تبدیل به پیوندی برای بحث در مورد امپریالیسم اقتصادی آمریکا و مورد جناح چپ برای حفظ حریم خصوصی شد، دو ستونی که به تعریف موقعیتهایی خارج از جریان اصلی عمدتاً آزادیخواه کریپتو کمک کردند.
Blockchain Socialist سرانجام امسال از پشت پرده بیرون آمد و خود را به عنوان Joshua Dávila نشان داد. داویلا چندین سال را با Deloitte در اروپا به عنوان مشاور تجاری در مورد مسائل بلاک چین گذرانده است و همچنین Breadchain را تأسیس کرده است، پروژه ای با هدف ایجاد "اصول همبستگی" که به موازات "اصول مالی" مورد علاقه توسعه دهندگان قراردادهای هوشمند است.
اکنون، برای کمک به رساندن نکات خود، داویلا اولین کتاب خود را منتشر میکند: «رادیکالهای بلاکچین: چگونه سرمایهداری رمزارز را خراب کرد و چگونه آن را برطرف کرد» که در ۸ اوت از انتشارات Repeater منتشر شد. بوترین این کتاب را به عنوان "مکمل مهمی برای روایت های موجود" در رمزنگاری توصیف می کند.
آنچه در واقع یک رادیکال را تعریف می کند، تمایل به تجدید نظر در مفروضات است. در عمیق ترین سطح
این کتاب اساساً یک مقاله اکتشافی طولانی است که در تلاش است تا اعتقاد اساسی داویلا به رمزنگاری را به عنوان ابزاری برای سازماندهی اتحادهای اجتماعی و اقتصادی غیردولتی، از گروههای کمک متقابل، وجوه وثیقه، تا مدلهای جدید برای تأمین مالی توسعه فناوری بیان کند. .
داویلا میگوید که تا به حال، او کار بسیار سختتری را برای مطرح کردن همتایان خود در سیاست در مورد وعده بلاک چین و رمزارز داشته است.
او به من گفت: «اگر سعی کنید در یک فروم جناح چپ در مورد چیزهای رمزنگاری صحبت کنید، تحریم خواهید شد. من مدام به کلاهبردار بودن متهم بودم. من حدس زدم که میتوانیم یک مکالمه مستدل داشته باشیم، اما متوجه شدم که واقعاً امکانپذیر نیست.»
«رادیکالهای بلاک چین» در برابر این نوع محکومیت تقلیلدهنده رمزارزها عقب نشینی میکنند. طعنه آمیزترین چیز این است که این اخراج ها اغلب و با صدای بلند از سوی میانه روهای نئولیبرالی صورت می گیرد که آرزو دارند دوباره در آغوش گرم نهادها قرار گیرند (مانند اخیراً سازمان های اطلاعاتی سرکوبگر بدنام).
این مرکزگرایان ظاهراً بیاعتنایی و طعنهآمیز غیرانتقادی ارزهای دیجیتال را بهعنوان یک کلاهبرداری از پوزه تا دم بهعنوان نتیجه استعداد خود برای خودنمایی کردن به عنوان مترقیهای عدالتمحور گسترش دادهاند - این کار به اندازه کافی آسان در زمینه سیاسی آمریکاست. داویلا این پاسخها به کریپتو، از جمله فاجعهسازی در مورد مصرف انرژی کریپتو را بدون پرداختن به مسائل سیستمی گستردهتر، بهعنوان یک «هراس اخلاقی» لیبرال توصیف میکند.
«رادیکالهای بلاک چین» میتواند تا حدی بهعنوان یک کتابچه راهنمای برنامهریزی برای کسانی که توسط این داستان نادرست و فریبنده کنار گذاشته شدهاند، عمل کند. مهمتر از همه، این کتاب شامل مقدمه های مختصر، کاربردی و با ذهنی باز برای مفاهیم اساسی رمزنگاری مانند اثبات کار، قراردادهای هوشمند، توکن های غیر قابل تعویض است. (NFTs) و برنامه های توزیع شده، و همچنین خلاصه های تاریخی، به عنوان مثال، ایجاد Litecoin و هک "DAO". اینها به خوبی مشخص شدهاند، و اگر نیازی به تجدید نظر نداشته باشید، به راحتی میتوان آنها را نادیده گرفت، اما برای هر کسی که سالها بهجای تعامل اساسی، زنجیرههای بلاکچینها را با یک حرکت دستی تمسخر آمیز رد کرده است، بسیار مهم است.
همچنین ببینید: پل انیس – فلسفه سیاسی اتریوم توضیح داده شد | نظر (2021)
از این نظر، عنوان "رادیکال های بلاک چین" ممکن است گیج کننده باشد. علیرغم افزایش آگاهی از "رادیکالیسم" جناح راست در دهه گذشته، این اصطلاح هنوز اغلب با چپ گراهایی مانند Weathermen یا چه گوارا همراه است.
اما یک "رادیکال" در واقع می تواند هر مجموعه ای از اعتقادات سیاسی داشته باشد. آنچه در واقع یک رادیکال را تعریف می کند، تمایل به تجدید نظر در مفروضات در عمیق ترین سطح است، از جمله حقایقی که یک جامعه ممکن است آنها را بدیهی یا مقدس بداند. ریشه زبانی اصطلاح «رادیکال» در لاتین radix یا radic- است که به معنای ریشه است: رادیکال کسی است که زیر خاک را حفر می کند تا ریشه هر دو را کشف کند. چیزها و ماهیت واقعی آنها.
[داویلا] بدون عذرخواهی از پتانسیل کریپتو برای دور زدن قوانین ناعادلانه تمجید می کند .
رادیکالیسم کریپتو بدون توجه به گرایش سیاسی برای افرادی که واقعاً دارای رمزنگاری هستند آشکار خواهد بود. در طول دهه گذشته، کریپتو برای اولین بار به بازنگری مفاهیم اساسی مانند پول، بانکداری، سرمایه گذاری، مرزها و حتی خود کشور دعوت کرد، و اخیراً مجبور شد (داویلا بارها و بارها علیه "دولت شبکه" بالاجی سرینیواسان مخالفت کند).
یکی از گستردهترین پتانسیلهای «رادیکال» که داویلا به کریپتو نسبت میدهد، توانایی آن در تعریف مجدد، و شاید احیای «عوامل مشترک» است. از نظر تاریخی، جوامع فئودالی یا قبیلهای اروپایی و دیگر جوامع قبیلهای حول یک «مشترک» کشاورزی سازماندهی میشدند که توسط یک جامعه مشترک بود. رژیمهای زمین و کارگری جدید باعث شد که تقریباً بین قرنهای 18 و 20 اینها به مالکیتهای خصوصی سلسله مراتبی تقسیم شوند (فرآیندی که بعداً به عنوان "محصور" شناخته شد.
در مراحل بعدی، این بازسازی با روایت نادرست و نژادپرستانه "تراژدی عوام" توجیه شد. از آن زمان این موضوع به دلیلی منطقی برای انواع طرحهای خصوصیسازی سودآور، از جمله رژیمهای ثبت اختراع و مالکیت معنوی مدرن که میتوانند پیشرفت فناوری را مهار کنند، تبدیل شده است.
از این نظر، اتکای ساختاری اساسی کریپتو به توسعه نرمافزار منبع باز ممکن است یکی از عمیقترین گرایشهای رادیکال آن باشد. داویلا همچنین کریپتو را قادر میسازد که انواع جدیدی از مشترکات دیجیتالی را قادر میسازد که از مکانیسمهای جدیدی برای دارایی مشترک و طراحی مشوق استفاده میکنند. این تنها یک جنبه از پتانسیل گستردهتری است که او برای مهندسی اقتصادی از پایین به بالا از طریق بلاک چین میبیند.
داویلا همچنین با افتخار بیشتر از رادیکالیسم رمزنگاری شده در چهره شما استقبال میکند: او بدون عذرخواهی از پتانسیل کریپتو برای دور زدن قوانین ناعادلانه تمجید میکند.
او تحسین شگفتانگیز من را به اشتراک میگذارد، برای مثال، الکساندرا الباکیان، توسعهدهنده قزاق، یک شورشی اطلاعاتی همتراز با آرون سوارز یا حتی ادوارد اسنودن. الباکیان از طریق سایت 100% خلاف قانون خود Sci Hub، که من در اینجا پیوند می دهم، بیش از یک دهه است که تحقیقات علمی با بودجه عمومی را از چنگ خون آشام "ناشران" اساسا فاسد و رانت جوی مانند الزویر رهایی می بخشد. او در برابر یکی از آشکارترین انحرافات خیر عمومی توسط محصور کردن اموال عمومی سرمایه داری عقب نشینی می کند - و بیت کوین این تلاش را پایدار کرده است.
پیشنهادات، پروژهها و گرایشهای مشخص در سراسر «رادیکالهای بلاک چین» بررسی میشوند. آنها حتی می توانند ساده به نظر برسند، حداقل برای کسانی که مستقیماً با چالش ساخت آنها با ابزارهای پیش رمزنگاری مواجه نشده اند.
احتمالاً جالبترین پتانسیل ساختارهای DAO مانند و قراردادهای هوشمند برای ایجاد انواع جدیدی از مشاغل تعاونی است. هر چقدر هم که خسته کننده به نظر برسد، یک مانع بزرگ در راه ساختن مدل های جدید اقتصادی صرفاً حسابداری، اعتماد و هماهنگی است. به عنوان مثال، من سالها به عنوان دانشجو در خانههای دارای مالکیت جمعی زندگی میکردم که برای کاهش هزینهها عالی بود. اما این امر مستلزم تعهد و اعتماد متقابل زیادی بود، بهویژه وقتی نوبت به مدیریت وجوه جمعی برای اموری مانند تعمیرات خانه و مالیات میرسد.
همچنین ببینید: بیتکویندارانی که برای همیشه در آنجا زندگی نمیکنند (2020)
در آمریکای امروزی، کسبوکارهای متعلق به کارگران یا آپارتمانهای متعلق به ساکنان ممکن است ایدههای رادیکال به نظر برسند، اما زمانی در این کشور رایج بودند. اولین تعاونی ایالات متحده ظاهراً توسط بنجامین فرانکلین در سال 1752 تأسیس شد و از آن زمان تاکنون با موفقیت مزایای عملی حداقل کمی سوسیالیسم را به نمایش گذاشته اند. شفافیت و تغییر ناپذیری یک DAO با طراحی خوب و پشته قرارداد هوشمند میتواند چنین مالکیت جمعی را بسیار آسانتر و شفافتر کند و به طور بالقوه پول بیشتری را به جیب کارگران بازگرداند.
داویلا حق دارد هشدار دهد که کتاب او سعی نمی کند دقیقاً تعریف کند که چگونه فناوری بلاک چین می تواند به ایجاد جهانی عادلانه تر و پایدارتر از نظر اقتصادی کمک کند. در حالی که او بسیاری از مثالهای تحسینبرانگیز خاص را شرح میدهد و از آنها درس میگیرد، «رادیکالهای بلاک چین» یک طبقهبندی تجویزی یا برنامه بازی برای «سوسیالیسم در بلاک چین» نیست.
در عوض، این کتاب در مورد باز کردن ذهنها به روی مجموعه گستردهتری از امکانات در رمزنگاری نسبت به آنچه که در رسانههای جریان اصلی با آن مواجه هستید، است. اگر به تغییر جهان علاقه دارید، این سکوت آشکار به تنهایی باید انگیزه زیادی برای انتخاب آن باشد.
متن اصلی خبر : CoinDesk•3 hours ago