بهترین نرخ ارز دیجیتال
The bane of crypto today is quantity over quality: Opinion
اخبار رمزارزها
مشروح:
نگاه کردن به صفحات یک مجله مالی معروف، ویژگی خاصی که هرگز متوجه آن نشدم توجهم را به خود جلب کرد: تقریباً هر تبلیغات دیگری مربوط به ساعت های لوکس بود. با وجود تعداد زیادی ساعت ساز در اطراف، چه چیزی یک برند را از برند دیگر در یک بازار اشباع متمایز می کند و چگونه شرکت ها محصولات خود را منحصر به فرد، کمیاب و ارزشمند نگه می دارند؟
شاید بتوان گفت همه چیز در مورد میراث برند، وفاداری، طراحی، کمیاب بودن مجموعه، سفیران افراد مشهور و مشارکت با امتیازات ورزشی، نمایش مد و هنر است. با این حال، ارزش واقعی در مهارت، مواد، کیفیت ساخت و توجه مجموعهداران، سرمایهگذاران و خریداران هدیه ساعتساز نهفته است.
نادر بودن موضوعی ذهنی است، و درک نادر بودن، تقاضای قوی برای ساعتهای گرانقیمت را افزایش میدهد و به آنها اجازه میدهد تا از مرز بین مصرف لوکس و ذخیرهای مستقل از ارزش عبور کنند. کمبود اعتماد به نفس را تقویت می کند و اعتماد به نفس وفاداری می آورد.
همین مفهوم برای ارزهای رمزنگاری شده نیز قابل استفاده است، جایی که توکنومیکس کمیاب بودن و ارزش یک سکه را شکل می دهد. امروزه سؤالات عرضه و تقاضای رمزی و همچنین «سوختن یا نسوختن» اغلب در سطح کلان فراموش میشوند. این مسئله باید مورد توجه قرار گیرد زیرا ارزهای دیجیتال در حال از دست دادن حس نادر بودن و کمبود هستند و پایه های ثبات قیمت کریپتو، کاربرد و پذیرش را تضعیف می کنند.
درک بازار کریپتو از نظر اعداد نسبتاً آسان است: 420 میلیون سرمایه گذار کریپتو در سطح جهانی (و در حال افزایش)، 225 صرافی متمرکز شناخته شده (CEX) و بیش از 26000 ارز مختلف در گردش. مجموع ارزش بازار 1.18 تریلیون دلار است - تقریباً تولید ناخالص داخلی اندونزی - که 10 ارز دیجیتال بزرگ یک تریلیون دلار آمریکا را تشکیل می دهند. این درجه از تمرکز بازار همچنین نشانگر اختلاف مطلوبیت است.
آنهایی که در مورد آینده صنعت بحث می کنند، این قطع اتصال ابزار تا حد زیادی نادیده گرفته می شود. حتی در دنیای وب 3، جایی که کریپتو به عنوان وسیله پرداخت استفاده میشود، استفاده روزافزون توسط کسبوکارها و کشورها در اقتصادهای دیجیتال و واقعی نمیتواند این واقعیت را پنهان کند که هزاران آلتکوین هرگز به جرم بحرانی دست پیدا نخواهند کرد. مهم نیست که پذیرش کریپتو چقدر سریع رشد میکند، این توکنها کاربرد محدودی دارند یا فاقد آن هستند - و به ترتیب، ارزشی ندارند.
فراوانی سکههای مختلف در گردش، ارزش کمیاب را کاهش میدهد و سرمایهگذاران را از توجه به این صنعت منصرف میکند. من مخالف ورود ارزهای جدید به بازار نیستم. برعکس، باید از آنها استقبال کرد. با این حال، آنچه باید تغییر کند، نگرش سرمایه گذاران و ذینفعان است: دیگر پذیرفتن هر ICO صرفاً به خاطر وجود آن مجاز نیست. نوار کیفیت در مورد ابزار و توکنومیک باید به طور قابل توجهی افزایش یابد، دقیقاً مانند آنچه در سهام های فهرست شده وجود داشت.
مسئله توکنومیک حول عواملی مانند حداکثر عرضه، وجود و منطق پشت پروتکلهای منتینگ یا کاهش قیمت، عرضه در گردش، و اینکه چگونه همه این عناصر بر کشف و نوسان قیمت تأثیر میگذارند، میچرخد. این فراتر از بازارهای معمولی برای کلکسیونی است، جایی که ارتباط مستقیمی بین نادر بودن، تقاضا و افزایش ارزش وجود دارد.
در سطح پروژههای جداگانه، میتوان آن را با تنوع زیادی در حداکثر تعداد سکههای استخراجشده نشان داد. سولانا را با عرضه 551 میلیون بیت کوین و سقف کوچک معروف بیت کوین 21 میلیون بیت کوین مقایسه کنید. بدیهی است که بیت کوین نسبتاً ارزشمندتر است، اما حتی کل عرضه سولانا در مقایسه با 100 میلیارد XRP کاهش می یابد. حتی بیشتر از آن، استخراج اتریوم از نظر تئوری نامحدود است، اگرچه عرضه 120 میلیون محدودیتی در گردش که به سختی در طول زمان تغییر کرده است، چشمانداز افزایش نمایی را محدود میکند. به نوبه خود، عرضه 85.7 میلیارد USDT به طرز عجیبی کم است، با توجه به استفاده گسترده از آن به عنوان پایه ای برای معاملات، اما دارایی معادل 84.7 درصد وجه نقد آن مانع از گسترش بالقوه آن می شود.
با این حال، نابرابری در عرضه کل به نابرابری در قیمت و مطلوبیت ترجمه نمی شود - بلکه انتخابی آگاهانه از یک جایگاه خاص در اقتصاد دیجیتال را نشان می دهد. انتظار می رود Cardano (ADA، با حداکثر عرضه 45 میلیارد) و XRP به دلیل سهولت در تعیین قیمت و عملیات مبادله، افزایش پذیرش را برای اهداف معاملاتی تجربه کنند. این شبیه به نحوه تقسیم سهام شرکتها در بازار سهام برای دسترسی بیشتر به سرمایهگذاران است.
برعکس، منابع محدود ETH، SOL و BTC درها را برای محرک رشد دیگری باز می کند - افزایش سرمایه - آنها را از دیدگاه سرمایه گذاری بلندمدت به جای استفاده روزمره از معاملات جذاب تر می کند. همه این پروژهها جایگاه، مخاطبان و محرکهای رشد خود را میشناسند و ساختار توکنومیک خود را بر اساس آن ساختار میدهند - چیزی که بسیاری از ارزهای کمتر موفق در نظر ندارند.
در عصر سیاستهای پولی غیر متعارف، بازارهای قطبی و بیثباتی مالی، اعتماد به پول دیگر یکسان نیست. در سرتاسر جهان، مردم نگران تحقیر، چرخههای کاهش و انقباض کمی، قرار گرفتن در معرض ریسک بانکها و تورم شدید طرف عرضه هستند. مردم عادی همه خطرات را متحمل می شوند - نه تنها اقتصادی، بلکه سیاسی - و تمایل به دارایی های نامرتبط و بازدهی که می توانند ارائه دهند اکنون مانند همیشه قوی است.
گفته شد، چگونه می توان از وضعیت مشابه در کریپتو جلوگیری کرد و بدون اینکه تمرکززدایی را تهدید کند، تعادل را بازیابی کرد؟ مسلماً، به نظر می رسد که یک معاوضه در سطح صنعت برای کاهش عرضه مازاد و افزایش کیفیت توکن ضروری است. برای صرافیهای متمرکز، حذف پروژههایی که عملکرد خوبی نداشتهاند و توجه دقیقتر به طرحهایی که باقی ماندهاند، سادهتر است. برای پروژه های جداگانه، باید به افزایش سوخت، کاهش نرخ ضربات، و ادغام توجه کرد.
عدم اقدام و اجازه دادن به رشد عرضه توکنهای جدید و موجود همزمان با پیشبینیهای فعلی، مانع بین ارزهای رمزنگاری شده و فیات را از بین میبرد. اگر هر دو به راحتی مستعد تحقیر هستند، دلیلی برای سرمایه گذاری در ETH بیش از دلار وجود نخواهد داشت - معامله نوسانات را کنار بگذاریم.
در نهایت، ارزهای دیجیتال حس نادر بودن خود را از دست میدهند و به ارزش پیشنهادی خود آسیب میرسانند. و اگرچه ارزش ارزها به کمبود محدود نمی شود، بلکه توسط عوامل دیگری از جمله شهرت، سودمندی، پذیرش، آگاهی، تمرکز بر بخش، مبدا و فناوری تعریف می شود، دو سناریو وجود دارد که امکان تغییر وجود دارد.
اولین مورد در جایی است که اعتماد به اقتصادها (به تنهایی، منطقه ای یا جهانی) - به دلیل بدهی دولتی، عوامل خارجی یا ثبات مالی - تضعیف می شود. در آن سناریو، کریپتو خود را به عنوان یک پناهگاه امن تغییر مکان می دهد. مورد دوم ادغام ارزهای دیجیتال و Web3 در سیستم اقتصادی متعارف است. هیئت منصفه هنوز در این مورد صحبت نمی کند، اما آنچه می توان با اطمینان گفت این است که حتی 2600 ارز دیجیتال مختلف - یا بخش کوچکی از کل ارزهای امروزی - هنوز بسیار زیاد هستند. احساس میشود که یک آتشسوزی یا مگا ادغام لازم است.
متن اصلی خبر : Forkast News•6 hours ago