CoinDesk "ذخیره" بیت کوین داشت و داستان های دیگری که توسط Consensus OG Joon Ian Wong گفته شده بود.

CoinDesk Had a 'Stash' of Bitcoin, and Other Stories Told by Consensus OG Joon Ian Wong

1402-02-02
2 سال ها،3 ماه ها پیش

اخبار رمزارزها

CoinDesk "ذخیره" بیت کوین داشت و داستان های دیگری که توسط Consensus OG Joon Ian Wong گفته شده بود.

مشروح:

به مهم ترین گفتگو در کریپتو و وب 3 بپیوندید! امروز صندلی خود را ایمن کنید

سال‌هاست که می‌گویم CoinDesk یکی از معدود شرکت‌هایی در صنعت کریپتو است که شایسته است کتابی درباره آنها نوشته شود. اگر چیزی از تاریخ 10 ساله آن بدانید، نشریه‌ای که گاهی اوقات «کاغذ ثبت رمزارز» نامیده می‌شود، تعداد زیادی از شخصیت‌های پیچیده را در داخل و خارج فیلتر می‌کنند، و دارای قوس روایی است که باعث می‌شود کارگردان جیمز کامرون سرخ شود. CoinDesk که توسط یک مولتی میلیونر مستقر در لندن تأسیس شد و بعداً توسط یک میلیاردر نیویورکی خریداری شد (اگرچه پیچیده است)، از دوره‌های فقر شدید و همچنین افراط در بازارهای افزایشی کریپتوهای متعدد جان سالم به در برده است - در حالی که همه روزه منتشر می‌کند. حسابداری از شکوفایی صنعت کریپتو (و تفسیر گزنده)، از جمله یکی از تاثیرگذارترین اخبار مالی که تا کنون نوشته شده است.

جون یان وانگ هفته آینده در Consensus 2023 در آستین، تگزاس سخنرانی خواهد کرد. اینجا ثبت نام کنید.

Joon Ian Wong، روزنامه‌نگاری که تبدیل به مشاور و سازمان‌دهنده کنفرانس با رسانه‌های رمزنگاری و استراتژی رویداد تقویت‌شده، دو استارت‌آپ که او در بحبوحه وحشت ویروس کرونا تأسیس کرد، اساساً از ابتدا در CoinDesk بود. او این صحنه را زمانی پوشش داد که «بازار کریپتو» فقط از بیت کوین و هارد فورک‌های مختلف آن تشکیل شده بود، قبل از راه‌اندازی اتریوم. او نمایه هایی از مشاهیر آن زمان نوشت و اطلاعاتی را از آنها تهیه کرد، افرادی که اکنون تقریباً غیرممکن است با تلفن تماس بگیرند، از جمله آرتور هیز، بنیانگذار BitMEX و برایان آرمسترانگ، مدیر اجرایی Coinbase (به زیر مراجعه کنید).

مهمتر از همه، با این حال، وانگ به ایجاد اجماع کمک کرد - کنفرانس پرچمدار CoinDesk، که به چیزی شبیه به یک رویداد "چادر بزرگ" تبدیل شده است که در آن تمام بخش‌های صنعت کریپتو می‌توانند ملاقات کنند. ببخشید اگر این مقاله کمی پرفروش یا خودپسندانه به نظر می رسد (ممکن است رسانه ها آن را «بیسبال درونی» هم بخوانند)، اما شنیدن از زبان افرادی که دیده اند یک صنعت بالغ شده است و به یافتن برخی از سنت های طولانی مدت آن کمک کرده اند، ارزش دارد. وونگ برای هر کسی که به دنبال ورود به تجارت پرسود رویدادهای رمزنگاری است بینش‌هایی دارد - و اگر لازم است با صحبت با یک همکار سابق، دیوار چهارم را بشکنیم، پس همین‌طور باشد.

همچنین ببینید: Joon Ian Wong – Web 3 and the Rise of Small Media | نظر

وونگ در مورد تأسیس کنفرانس تاریخی، پیش از اجماع 2023 در آستین، تگزاس بحث کرد. ما در مورد ضربات اولیه او و افرادی که در آن زمان با او ملاقات کرد و امروز بیش از همه او را شگفت زده کرده اند صحبت کردیم. (این تنها باری نیست که CoinDesk در Consensus، که دهمین سالگرد ما است، متا می شود - ما همچنین در حال گردآوری یک بسته داستانی به نام "CoinDesk 10 ساله می شود" هستیم، و به بزرگترین داستان های هر سال از وجود آن نگاه می کنیم. چرا آنها هنوز اهمیت دارند، و "Consensus @ Consensus"، گزارشی که در مورد راه حل های توافق شده ای که ممکن است در کنفرانس ظاهر شوند، بررسی می کند.)

مکالمه برای طولانی بودن و وضوح ویرایش شده است.

بنابراین CoinDesk این سری به نام CoinDesk را در 10 به منظور جشن گرفتن دهه وجود خود انجام می دهد. من امیدوار بودم که بتوانیم تاریخ شفاهی اجماع را به عنوان یکی از سازندگان کنفرانس، همانطور که شما به خاطر دارید، بدست آوریم. چرا در آن زمان فکر کردید که برگزاری یک کنفرانس ایده خوبی است؟ [یادداشت ویرایشگر:

در آن زمان، پول CoinDesk رو به اتمام بود و ما به مقدار زیادی پول نقد نیاز داشتیم. من فکر می کنم ما ذخیره بیت کوین خود را فروختیم. فراموش می کنم چند بیت کوین، شاید 10 بیت کوین به قیمت 300 دلار در هر پاپ.

CoinDesk مقداری بیت کوین داشت؟

بله، یکی از سرمایه گذاران با استفاده از بیت کوین سرمایه گذاری کرده بود. فکر می‌کنم در واقع بری [سیلبرت، بنیانگذار گروه ارز دیجیتال - مالک فعلی CoinDesk] بود. یک ثانیه، صدای من از اتصال امتناع می کند.

...

[S]ما به مقداری پول نقد نیاز داشتیم. کنفرانس بهترین راه برای انجام آن بود. من قبلاً یک کنفرانس موفق در سنگاپور ساخته بودم - یک کنفرانس استارتاپی فناوری، یکی از بزرگترین در منطقه. و بنابراین من با اکراه دستم را بالا بردم و گفتم، می دانید، ما باید یک کنفرانس برگزار کنیم. و ما رفتیم اما می دانید، فشارها فوق العاده است. یعنی وجودی بود. اگر درست نمی شد، پولی نبود، درست است؟ کل شرکت تعطیل می شود.

آیا شما چیزی برای الگوبرداری از آن داشتید، یا راهی برای دانستن درآمد حاصل از آن دارید؟

در آن زمان، کنفرانس اصلی این صنعت، سالانه ای بود که توسط بنیاد بیت کوین برگزار می شد. من فکر می‌کردم که بسیار جناحی بود - برای مؤمنان واقعی. انتشاراتی مانند CoinDesk این فرصت را داشت تا کاری را انجام دهد که، می‌دانید، بیشتر، عینی‌تر، خنثی‌تر بود، و کمی بیشتر در این صنعت تحقیق کرد. اجماع همیشه در مورد آوردن افرادی بود که در شرایط عادی لزوماً در یک اتاق با هم نیستند. اولین کنفرانس ما توسعه دهندگان بیت کوین Core مانند گرگ ماکسول و مایک هرن را داشتیم. ما همچنین یک توسعه دهنده جوان به نام Vitalik Buterin داشتیم که در تلاش بود یک [بلاک چین] جدید به نام اتریوم بسازد. و ما [دادستان سابق ایالات متحده] کیتی هاون را داشتیم که در مورد جاده ابریشم، FBI، IRS تحقیق کرده بود. بنابراین واقعاً گردهمایی افرادی بود که به این فناوری علاقه داشتند اما هرگز از آنها خواسته نشده بود که دور یک میز بنشینند.

آن زمان حال و هوای کنفرانس‌ها چگونه بود - نه، از نظر فنی، بازار نزولی بود؟

من در آن زمان فقط به یکی رفتم، چیزی به نام نشست سکه در لندن که توسط یک سرمایه گذار سازماندهی شده بود. به یاد دارم افرادی از صندوق بنیانگذاران پیتر تیل بودند - VCها، بنیانگذاران. این در اصل یک کنفرانس فناوری دره سیلیکون بود، بر خلاف چیزی ایدئولوژیک مانند کنفرانس های بنیاد بیت کوین. بزرگترین کنفرانس در آن زمان احتمالاً کنفرانس بزرگی در آمستردام در سال 2014 بود. این یک احساس جشنواره ای داشت که با یک تجمع سیاسی تلاقی کرد. من این را نه به عنوان یک شرکت کننده، بلکه به عنوان کسی که پوشش آن را خوانده است، می گویم. هدف اجماع بیشتر در مورد کسب و کار، فروشگاه گفتگو بود.

اگر اشتباه می کنم، مرا تصحیح کنید، اما CoinDesk در آن زمان هنوز در بریتانیا مستقر بود. چرا منهتن؟

نمی‌توانم دقیقاً به خاطر بیاورم که چرا نیویورک را انتخاب کردیم ... اما در نهایت آن را انتخاب کردیم! با صحبت کردن به عنوان فردی در تجارت کنفرانس، رویدادها در ایالات متحده درآمد بیشتری دارند. شما می توانید بیشتر هزینه کنید، مردم انتظار دارند برای بلیط ها بیشتر بپردازند. پس احتمالا دلیلش همین بود.

به طور کلی، کریپتو دو هویت دیرینه دارد - فناوری و مالی که گاهی اوقات به هم مرتبط هستند. جنبه بلاک چین برای برنامه‌ها و موضوع ارز دیجیتال برای پول وجود دارد. آیا تصمیم برای انتخاب نیویورک چیزی در مورد اولویت های صنعت در آن زمان می گوید؟

بله، سوال فنی در مقابل مالی جالب است. در سال 2015 بیت کوین به 200 دلار کاهش یافت، درست است، مردم می‌گفتند «این کار تمام شد، ما در حال حرکت هستیم. این صنعت مرده است.» تنها فعالیت باقی مانده از سوی افراد بلاک چین و نه بیت کوین بود. اینها موسسات مالی و بانک‌های بزرگی بودند که می‌گفتند ما می‌توانیم از این فناوری استفاده کنیم، اما ما به این چیزهای بیت‌کوین نیاز نداریم – آنها بسیار مشتاق بودند که از جنبه‌های سفته‌بازی بیت‌کوین دور شوند. بسیاری از مردم آن چیزهای بی‌جسم بلاک چین را مسخره می‌کنند، اما، می‌دانید، در بازارهای نزولی، این یکی از روایت‌های غالب است و علاقه و توجه را به صنعت حفظ می‌کند. بنابراین سال 2015 یکی از آن سال ها بود. Blythe Masters که یک مدیر اجرایی در JPMorgan بود، در حال ورود به فضا بود. حامی اصلی ما سیتی بود. PwC و Deloitte گزارش هایی را منتشر می کردند. چیزهایی مانند آن علاقه رانندگی بود. فکر می‌کنم این حتی قبل از راه‌اندازی اتریوم بود.

به نظر شما چه زمانی عناصر سبک زندگی رمزنگاری شروع به فیلتر شدن کردند؟

سبک زندگی رمزارزها اساساً مانند سبک زندگی یک «کوچ فناوری» است، اما با پول، درست است؟ به جای اینکه یک نویسنده مستقل در بالی باشید، در واقع [انبوهی] پول دارید و در کلاس تجاری پرواز می کنید و در هتل های خوب یا حداقل Airbnbs خوب اقامت می کنید. و شما واقعاً برایتان مهم نیست که کجا شام می خورید. من فکر می کنم، می دانید، افرادی هستند که این سبک زندگی را دارند و از کشوری به کشور دیگر می روند.

ما هنوز در لبه های [دیجیتال] بازی می کنیم کمبود] واقعاً به این معناست.

چقدر از سوراخ خرگوش فاصله دارید؟

می‌توانم بگویم عمیقاً آن را پذیرفته‌ام.

واقعا؟

در کار من. نه واقعا برای من، شخصا.

این سوالی است که اغلب مطرح شده است، اما تجربه عملی چقدر برای درک آنچه در جریان است مهم است؟

در تجربیات خودم به عنوان یک روزنامه نگار شاغل در پوشش فضا، همیشه سعی می کنم از فناوری - محصولات و ویژگی ها - قبل از گفتگو با مردم در مورد آنها استفاده کنم. من استدلال می کنم که پوشاندن فضا به خوبی بسیار دشوار است، اگر همه چیز یک انتزاع باشد. [مطلب نویس بلومبرگ] مت لوین در درک انتزاعات و اظهار نظر در مورد آنها بسیار خوب است - او ممکن است نیازی به باز کردن کیف پول MetaMask برای درک آنچه می خواند نداشته باشد. اما برای اکثریت قریب به اتفاق افرادی که رمزارز را پوشش می‌دهند، احتمالاً استفاده از آن به درد می‌خورد.

آیا داستانی دارید که به نوشتن آن افتخار می کنید؟

و نه واقعاً، من فکر می کنم سابقه گزارش من با CoinDesk تا حد زیادی قابل تشخیص نبود. من یکی از پروفایل های اولیه افراد وال استریت را نوشتم که برای پیوستن به بیت کوین ترک کردند - این یکی از روایت های آن زمان بود. بسیاری از آن داستان‌های اولیه، عکس‌های فوری جالبی از افرادی بودند که در مراحل اولیه‌ی بودن ما امروز می‌شناسیم.

کسی است که کاملاً از وضعیت آنها شگفت زده شده است؟

من نمایه ای از یک تاجر جوان سابق به نام آرتور هیز انجام دادم. می توانید در اطراف CoinDesk.com جستجو کنید و ببینید. می‌دانید، برای نظرات درباره قیمت بیت‌کوین به آرتور پیام می‌دهم. در آن زمان هیچ تحلیلگر بازاری وجود نداشت که می توانستید نظر خود را بپرسید. تاجر بودند و بس. آرتور فقط یک مرد با تجربه حرفه ای وال استریت بود. مانند این جوک وجود دارد: بیت کوین یک چهارم افزایش یافت و سپس به سرعت پایین آمد و من از او پرسیدم که چرا این اتفاق افتاد. و او همیشه پاسخ هوشمندانه ای می داد. اما می دانستم که او در هنگ کنگ است و همیشه ساعت را چک می کردم و او در ساعت 6 صبح، 4 صبح تا 10 شب به من پاسخ می داد. او همیشه بلافاصله پاسخ می داد. همیشه برای من یک راز بود. اما، می دانید، من حدس می زنم که او بسیار مشغول ساختن [مبادله] BitMEX بود. این جالب است که به آن منابع اولیه نگاه کنیم و به این فکر کنیم که آنها چگونه بودند در مقایسه با جایی که امروز به پایان رسیدند. می دانید، این شخص این کار را کرد یا آن کار را کرد یا به زندان افتاد یا یک جنایتکار محکوم است. همه این موارد می تواند برای یک فرد صادق باشد.

این سرگرم کننده است. یکی دیگر به من بدهید.

هرگز فکر نمی‌کردم ویتالیک بتواند به نمادی تبدیل شود که امروز است. یا اینکه کیتی هاون یکی از موفق ترین وی سی های تمام دوران خواهد بود. یا حتی آرتور هیز این روایت رستگاری را داشته باشد. برای بسیاری از مردم، فکر می‌کنم پیش‌بینی اینکه امروز به کجا ختم می‌شدند بسیار دشوار بود. شاید حتی برایان آرمسترانگ. این به طور مستقیم مربوط به CoinDesk نیست، اما در سال 2014 زمانی که او به عنوان بخشی از این تور بزرگ جهانی Coinbase به لندن آمد، با او مصاحبه کردم. باید به خاطر داشته باشید که کوین بیس کار خود را به عنوان یک کیف پول شروع کرد و با بلاک چین دات اینفو رقابت کرد. تجارت مبادله ای وجود نداشت. فکر می‌کنم این تور جهانی بود که آن‌ها برای تبدیل شدن به یک کارگزار تصمیم گرفتند. ما مصاحبه را در نزدیکی دفتر CoinDesk در Fitzrovia در لندن انجام دادیم، و سپس آن شب این جلسه طولانی مدت به نام Coin Scrum، که از سال 2013 در یک بار در شرق لندن در نزدیکی محل زندگی من برگزار می شود، برگزار شد. خانه شلوغی بود. می دانید، برایان آرمسترانگ قرار است بیاید و با ما صحبت کند (حتی در آن زمان Coinbase یکی از استارت آپ های با بودجه بهتر بود). بنابراین او سخنرانی خود را انجام داد و به یاد دارم که گروهی از افراد به رهبری امیر تاکی [که در آن زمان یکی از برجسته‌ترین توسعه‌دهندگان بیت‌کوین کور بود] وارد بار شدند و شروع به هک کردن او کردند. می دانید، "شما متمرکز هستید." "شما فیات هستید." سه یا چهار نفر از این افراد بودند که فکر می‌کنم همگی در یک چمباتمه در شرق لندن زندگی می‌کردند و از میان جمعیت بر سر او فریاد می‌زدند. حتی در آن زمان، او بسیار خونسرد بود. سعی می کرد نقطه به نقطه به آنها پاسخ دهد. اما او به نوعی غرق شد. این نوع تصویر دوست داشتنی از فضا در آن زمان وجود دارد. فکر نمی کنم دیگر هرگز برایان آرمسترانگ و امیر تاکی را در یک اتاق نبینید. افرادی مانند گاوین وود یا ویتالیک، به این جلسات و بارها می‌رفتند و سعی می‌کردند مردم را متقاعد کنند که چیزشان - اتریوم، هر چه باشد - این چیز عالی و فوق‌العاده است. شما باید گروهی متشکل از مردم داشته باشید که به آنها گوش می دهند. و از آن آغازهای بسیار بعید، شما به نوعی از غول‌های شرکتی بدون نقل قول آن روز دارید.

همچنین ببینید: Crypto OG Amir Taaki پلتفرم DeFi "DarkFi" را اعلام کرد

من حدس می‌زنم این انرژی به نوعی به کنفرانس‌ها منتقل شده است. نظر شما از عبارت "همیشه یک جایی هفته ارز دیجیتال است؟"

چیست؟

این تا حد زیادی درست بوده است. شاید به اندازه برخی از روزهای شلوغ تر درست نباشد. در سال 2021 شما افرادی را داشتید که بودجه های بازاریابی را خرج می کردند. اما این یک بعد کیفی دارد: هفته‌های رمزنگاری و هفته‌های رمزنگاری وجود دارد. بسیاری از رویدادها فاقد محتوا هستند، به عنوان مثال، سخنرانان اسپانسر هستند. واقعی - برای استفاده از یک اصطلاح هنری - نقاط شلینگ نژادی متفاوت هستند و به گردهمایی واقعی یک جامعه، اکوسیستم یا صنعت تبدیل می شوند. دنور یکی از آن هاست. احتمالاً DevCon یکی از این موارد است. اجماع برای یک جامعه بسیار گسترده است. یا حتی کنفرانس‌های اولیه مانند کنفرانس بیت‌کوین آمریکای شمالی که ویتالیک در مورد کاغذ سفید اتریوم روی صحنه بحث کرد و هنگام پیاده شدن توسط سرمایه‌گذاران مورد حمله قرار گرفت. سنت عرضه محصولات واقعی و نوآوری و همکاری در کنفرانس ها بسیار عمیق است. اما من فکر نمی‌کنم که آنها باید با این ایده «هفته‌های رمزنگاری» که توسط CoinDesk با هفته بلاک چین نیویورک ابداع شد، یا رویدادهای صرفاً تبلیغاتی که برگزار می‌شوند، قاطی شوند.

همچنین ببینید: رسانه های غیرمتمرکز از طریق Web3: راه حلی برای سوگیری و گزارش خبری | نظر

نقش بازاریابی در این موارد یا به طور کلی در صنعت چیست - مثلاً چقدر از فرهنگ رمزنگاری واقعاً از پایین به بالا است؟

به نوعی بازگشتی است. برای پیروی از جورج سوروس، فکر می‌کنم مردم اغلب با یک روایت شروع می‌کنند و سپس به بازار یا واقعیت نیاز دارند که به آن روش پاسخ دهند تا واقعاً مورد توجه قرار گیرد. شما ممکن است چیزی را به عنوان یک روایت ادعا کنید، اما این بدان معنا نیست که آن را اجرا خواهد کرد. اگر واقعا درست باشد، احتمال بیشتری وجود دارد. بنابراین اگر می گویید دوست دارید، اتریوم یک چیز انقلابی است و همه این توسعه دهندگان واقعاً به آن علاقه مند هستند - در برخی مواقع شما واقعاً به آن توسعه دهندگان نیاز دارید که واقعاً ظاهر شوند و شروع به ساختن چیز کنند. این قسمت بازگشتی آن است. افراد زیادی تلاش می کنند و این کار را انجام می دهند، اما بهترین کنفرانس ها کنفرانس هایی هستند که نه تنها احساسات موجود را منعکس می کنند، بلکه آن را تشدید می کنند. اولین اجماع را در نظر بگیرید. واقعاً علاقه زیادی به کریپتو از طرف احزاب مالی شرکت‌های مختلف وجود داشت و کنفرانس به تشدید این احساس کمک کرد. همه این افراد را گرد هم آورد و آنها را در یک اتاق گذاشت و به آنها اجازه داد طوری با یکدیگر صحبت کنند که در غیر این صورت لزوما امکان پذیر نبود. این اساساً نقش کنفرانس ها و رسانه های رمزنگاری شده است.

من تمایل دارم بدترین جنبه‌های کریپتو را با گفتن "آینده آینده" توجیه کنم. اخیراً واکنش‌های زیادی را نسبت به این ایده مشاهده کرده‌ایم – با این سؤال که مردم ۱۳ سال گذشته است، صنعت چه چیزی باید برای آن نشان دهد؟ آیا فکر می کنید ما حتی می دانیم که رمزارزبرای چیست؟

منظورم این است که کلیشه ای است، اما ما هنوز زود هستیم. برای مثال، اگر به [هوش مصنوعی] فکر می کنید، ممکن است ادعا کنید که می توانید تبار آن را به سایبرنتیک در دهه 1950 ردیابی کنید و تنها امروز ما چت ربات های مناسبی داریم. من هنوز فکر می‌کنم کمبود دیجیتال نوآوری اصلی کریپتو است، و ما هنوز در لبه‌های معنای واقعی آن بازی می‌کنیم، به‌ویژه وقتی که مواد دیجیتال، می‌دانید، چیزهای دیجیتال به طور تصاعدی تکثیر می‌شوند. این به نوعی وزنه تعادلی برای اندیشه اصلی اینترنت به عنوان این مکان آرمان‌شهری فراوان است. شما می توانید همه چیز را کپی کنید. بی حد و مرز است. فقط چیزهای بیشتر و بیشتر و بیشتر وجود دارد. ما فقط در حال حاضر کشف می کنیم که، می دانید، همه این چیزها عالی نیستند - مثلاً نقاط منفی زیادی وجود دارد و چیزهای بیشتر و بیشتری وجود دارد. Crypto وزنه‌ای متعادل برای آن روند فراگیر بزرگی است که از زمان تجاری‌سازی اینترنت در دهه 1990 رخ داده است. کمی اصطکاک اضافه می کند.

این روش زیبایی است.

همچنین ببینید: 'We Blow It.' دیدگاه داگلاس راشکف در مورد آینده اینترنت

متن اصلی خبر : CoinDesk•14 hours ago