بهترین نرخ ارز دیجیتال
Biden Administration Is Politicizing Crypto
اخبار رمزارزها
مشروح:
به مهم ترین گفتگو در کریپتو و وب 3 بپیوندید! امروز صندلی خود را ایمن کنید
Crypto همیشه یک موضوع تفرقهانگیز در ایالات متحده بوده است، اما هرگز یک موضوع حزبی نبوده است. تا کنون.
گروه بلاک چین کنگره ترکیبی سالم از دموکراتها و جمهوریخواهان را در میان اعضای خود دارد، و بسیاری از طرحهای قانونی از حمایت دو حزبی برخوردارند، از جمله لایحه چارچوب نظارتی داراییهای دیجیتال که توسط سناتور سینتیا لومیس (R-Wyo.) و کرستن تهیه شده است. Gillibrand (D-N.Y.)
اکنون، با مجموعه ای از اطلاعیه های اجرایی برجسته از سوی کمیسیون بورس و اوراق بهادار و کمیسیون معاملات آتی کالا علیه نهادهای رمزنگاری، ما در خطر از دست دادن این تعادل هستیم. خواه ناخواه، کریپتو در حال سیاسی شدن است و اکنون در فهرست بلندبالایی از موضوعاتی قرار دارد که کنگره ایالات متحده تقسیم شده و به بنبست قادر به حل آن نیست. چیز کمی از این می تواند حاصل شود.
شما در حال خواندن Money Reimagined هستید، نگاهی هفتگی به فن آوری رویدادها و روندهای اقتصادی و اجتماعی که رابطه ما با پول را بازتعریف می کنند و سیستم مالی جهانی را متحول می کنند. برای دریافت خبرنامه کامل اینجا
موضوع به قدری سنگین است که سردبیر کوین دسک، کوین رینولدز، مقالهای نوشت که نگرانیهای اتاق خبر را در مورد تصوراتی که تنظیمکنندهها به آنها اجازه دادهاند که «تلاش برای کشتن رمزارزها» را تقویت کنند، بیان کرد. این دومین باری بود که CoinDesk موضعی رسمی در مورد موضوعی اتخاذ کرد، آخرین باری که من به طور مشترک با ویرایشگر اجرایی مارک هاخشتاین در مورد قانونی که تهدید به اعمال نظارت تهاجمی بر تمام تراکنشهای ارزهای دیجیتال میکرد، خط زدم.
اقدامات اجرایی SEC و CFTC و هشدارهای تحقیقاتی، مانند رگبار توپ بیامان، علیه غولهای اقتصاد کریپتو ارائه شده است: Kraken، Paxos، Binance، Coinbase و غیره. آنها با حملات صوتی پر سر و صدای ترقیخواهان بانفوذی مانند سناتور الیزابت وارن (D-Mass.) به صنعت همزمان شدهاند – که در یک توییت در کمپین انتخاباتی مجدد این هفته با افتخار از یک تیتر پولیتیکو استناد کرد که گفته بود «در حال ساختن یک ضد است. ارتش کریپتو» – و با گزارش کاخ سفید در مورد این بخش. برای بسیاری از افراد در صنعت، این احساس میکند که جنگ اعلام شده است. چرا، دقیقاً مشخص نیست - غیر از این که شاید یک ضرورت سیاسی وجود داشته باشد که در پی ناکامی FTX و شلاق زدن پسران همیشه در سیاست مفید است.
بسیاری از ما به دلیل پتانسیل آن برای مقابله با هزینههای اقتصادی و محدودیتهای تحمیلشده توسط دروازهبانهای مالی و دیجیتال، جذب این صنعت شدهایم. این هرگز یک چیز چپ در مقابل راست نبود. در هر صورت، تقسیم بندی پیرامون کریپتو با تمرکززدایی در مقابل تمرکز تعریف می شود.
یک طرفدار فناوری ممکن است از ایدههای ضد انحصار شرکتی الهام گرفته شود که به طور سنتی با چپ مرتبط است، اما میتواند به همان اندازه از باورهای محافظه کارانه در ارزش بازارهای آزاد انگیزه داشته باشد. در جهان در حال توسعه، پتانسیل این فناوری اغلب به دلایل لیبرال مانند گنجاندن اجتماعی و مالی و استفاده از آن برای دور زدن رژیم های استبدادی گره خورده است. در جهان توسعه یافته، بیشتر به عنوان نیرویی برای نوآوری در بازار آزاد یا برای طرح اصول آزادیخواهانه در مورد حقوق مالکیت دیده می شود.
انواع افراد و مؤسساتی را که جامعه کریپتو شامل میشود در نظر بگیرید: معاملهگران خردهفروشی و نهادی، سرمایهگذاران مخاطرهآمیز مشهور، دانشمندان رایانهای خجالتی، مهندسان مالی، فعالان حقوق بشر پرشور، موسیقیدانان، هنرمندان، آژانسهای سازمان ملل متحد، حامیان تلاشهای جنگ اوکراین ، صلح طلبان، اقتصاددانان اتریشی، مدیران زنجیره تامین، حسابداران. لیست ادامه دارد.
این تنوع می تواند باعث ایجاد تنش در جامعه شود. برای بسیاری از افراد خارجی ناشناخته، خصومت مداوم بین ایدئولوگ های پول سخت بیت کوین وجود دارد، که معتقدند بلاک چین فقط برای پول است و بیت کوین تنها شکل پولی است که اهمیت دارد، و حامیان اتریوم که می خواهند از قراردادهای هوشمند و توکنومیک برای هر مشکلی استفاده کنند. در جهان.
البته، تنوع نیز نقطه قوت کریپتو است. گستردگی سوابق، نظرات، استعدادها، تجربیات، دیدگاه های فرهنگی و جایگاه اجتماعی و اقتصادی، مجموعه ای غنی از ایده ها و بحث ها را ایجاد می کند که می تواند نوآوری منبع باز را که هسته اصلی این فناوری است، تسریع بخشد.
در این زمینه، غریزه در میان منتقدان برای کبوتر کردن همه افراد در صنعت به درون کلیشه "برادر کریپتو" زشت، خود شیفته و پول گیر، من را خشمگین می کند. این یک راه تنبل برای درک جهان است.
بدتر از آن، وقتی سیاستمداران و تنظیمکنندههایی که به مگافونهای رسانهای دسترسی دارند، مکرراً از این میمهای جذاب استفاده میکنند، این تمایزات سیاه و سفید را تشدید میکنند و به دلایل مصلحتی سیاسی ترس و نفرت را برمیانگیزند.
بله، درست است که برخی از اعضای جامعه کریپتو در اجرای کلاهبرداریهای گسترده که منجر به میلیاردها ضرر شده است، مقصر هستند و دیگران به خاطر اعتماد به آن هنرمندان کلاهبردار مقصر هستند. اما فرض اینکه هر فردی که به این فناوری علاقه دارد یا مانند سام بنکمن-فرید رفتار می کند یا توسط او فریب خورده است، واقعیت را به شدت نادرست نشان می دهد.
کلمه «کریپتو» متأسفانه به یکی از آن الگوهای سادهکننده تبدیل شده است که در اذهان عمومی نه به مجموعهای از فناوریها، بلکه به گروهی از مردم، یک فرهنگ یا حتی یک صنعت اشاره دارد. گفتن "من در رمزنگاری هستم" نباید بیش از گفتن "من در نرم افزار هستم" یا "من در هوانوردی هستم" بیان ایدئولوژی یا ترجیح سبک زندگی باشد.
کلمه «کریپتو» در حدود سال 2017 بهعنوان خلاصهنویسی برای صنعت توکنها و پلتفرمهای قرارداد هوشمند که به سرعت در حال گسترش است، مورد استفاده قرار گرفت. این پس از آن بود که «بلاک چین» - که به دلیل ارتباطش با مدل ناموفق دفتر کل توزیع شده خصوصی برای شرکت ها نیز تحریف شد - جایگزین گمراه کننده ای برای «بیت کوین» بود، که برای مدتی تنها کلمه ای بود که خارجیان صنعت به رسمیت شناختند. .
هیچ کس به طور خاص «کریپتو» را انتخاب نکرده است. به صورت ارگانیک به وجود آمد. اما این به وضوح اشاره ای به رمزنگاری بود، رشته ریاضی که نه تنها ارزهای دیجیتال، بلکه تمام امنیت محاسباتی بر آن استوار است. این همچنین تأییدی بود که تنها بلاک چینهای «بدون مجوز» عمومی، مانند بیتکوین – که برای عملکرد به ارز دیجیتال نیاز دارند – قادر به تمرکززدایی معنیدار و نوآوری ناشی از آن بودند، زیرا بلاکچینهای خصوصی (مجاز) تحت رهبری شرکتها با محدودیت مواجه بودند. دروازه بان های متمرکز.
بنابراین «کریپتو» به یک اصطلاح گسترده تبدیل شد که برای توصیف انواع فنآوریهایی که بر روی طیف گستردهای از پروتکلها اجرا میشوند استفاده میشود که این ساختار حاکمیتی مشترک بدون مجوز و مبتنی بر توکن رمزنگاری را به اشتراک میگذارند. هدف آن توصیف یک مفهوم کاملا غیرسیاسی، غیراخلاقی و تکنولوژیک بود. اما به لطف ادعاهای اغراق آمیز و ناآگاه منتقدان آن در واشنگتن، برخی در پایتخت کشور اکنون این اصطلاح را برچسبی می دانند که به نوعی فرقه خطرناک اطلاق می شود.
این ما را به دستورالعملهای سازمانهای فدرال میرساند که هرگز تصدیق نشدهاند، اما بهطور واضح در نظر گرفته شدهاند به بانکها مبنی بر اجتناب از سرویسدهی به شرکتهای «کریپتو»، نتیجه یک سیاست مشکوک در سایه که ناظران آن را Operation Choke Point 2.0 مینامند. صرف نظر از اینکه آیا یک کمپین رسمی از سوی ناظران بانک وجود دارد یا خیر، افسران حساب به وضوح یادداشتی را دریافت کرده اند که به مشتریان احتمالی می گویند که اگر «در رمزنگاری» باشند، ثبت نام نخواهند کرد.
مشکل اینجاست: چه چیزی "در رمزارز" بودن را تعریف می کند؟ BNY Mellon (BNY)، بزرگترین بانک نگهبانی در جهان، یک سرویس بزرگ نگهبانی رمزارز را اجرا می کند. آیا بانک آمریکا (BAC) یا سیتی گروپ (C) قصد دارند خطوط طرف مقابل BNY Mellon را ببندند؟ من ترجیح می دهم که نه.
آیا بانکداران باید با Fidelity Investments، که واحد دارایی دیجیتال آن گرههای بیت کوین را برای سالیان متمادی اجرا میکند، به سرمایهگذاری در ابتکار ارز دیجیتال مؤسسه فناوری ماساچوست کمک کرده و اخیراً یک محصول رمزنگاری خردهفروشی را راهاندازی کرده است، دست بکشند؟ یا فرانکلین تمپلتون، که اکنون در حال آزمایش حق امتیاز موسیقی نمادین به عنوان یک نمونه کار برای مشتریان صندوق های مشترک خود است؟ یا Mattel (MAT) یا Salesforce (CRM) که هر دو با Polygon برای ساخت خدمات Web3 کار می کنند؟ یا نایک (NKE) که پلتفرم NFT را برای نسخه های دیجیتالی کفش های کتانی خود راه اندازی کرده است؟ یا آدیداس؟ یا اتحادیه ملی بسکتبال؟ یا لیگ برتر بیسبال؟ یا لیگ ملی فوتبال؟ یا J.P. Morgan Chase (JPM) که علیرغم اعتراض جیمی دیمون مدیر عامل شرکت در مورد بی ارزش بودن ارزهای دیجیتال، زیرمجموعه خود را ایجاد کرده است که به ساخت ارز دیجیتال و محصولات بلاک چین اختصاص دارد؟
همه این شرکتها – همراه با دهها هزار شرکت دیگر – به روشهای مختلف «در رمزنگاری» هستند و همان فناوری را به روشهای مشابهی که Coinbase، Kraken و، به جرات میگویم، FTX آن را لمس میکنند، لمس میکنند. ، همان فناوری که سیاستمداران به فرقه ای خطرناک گره می زنند.
آنچه از نظر بانکداران فعالیت رمزنگاری نامطلوب را تشکیل می دهد، به وضوح بر اساس ملاحظات فنی نیست. این در مورد ادراک، تصویر، شهرت و تداعی های نامشخص و مبهم است. و این نتیجه مستقیم سیاسی شدن این موضوع است.
نتیجه، بدون هیچ شکی، این است که مبتکران رمزنگاری - آن گروه متنوع و چند وجهی از مردم که نماینده یک جامعه بزرگ و متنوع جهانی هستند - ایالات متحده را ترک خواهند کرد. تکنولوژی اهمیتی نمی دهد جهانی است، بدون مرز. بنابراین، در حالی که ایالات متحده از نوآوری و فرصتهای اقتصادی ناشی از آن عقب میماند، سایر حوزههای قضایی سازندهتر برنده خواهند شد.
در سال گذشته، زمانی که پرزیدنت بایدن یک فرمان اجرایی متوازن و آیندهنگر در مورد داراییهای دیجیتال صادر کرد، من بر این باور بودم که علیرغم تعلل کنگره بر روی قوانین مهم و با وجود خصومت SEC با این بخش، ایالات متحده همچنان می تواند رهبری این صنعت را بر عهده بگیرد. من فرصتی را برای ایالات متحده دیدم که با رمزنگاری همان کاری را که با قانون ارتباطات از راه دور در سال 1996 انجام داده بود، انجام دهد، که یک استاندارد باز قابل اجرا برای تنظیم اینترنت تعیین کرد که وقتی کل جهان از آن پیروی کرد، به چارچوبی برای دنیای آنلاین ما تبدیل شد. این شانس اکنون از دست رفته است.
متن اصلی خبر : CoinDesk•5 hours ago